زندگینامه امام حسین علیه السلام
دومین فرزند برومند حضرت علی و(1) در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت فاطمه ، که درود خدا بر ایشان باد، در خانه وحی و ولایت چشم به جهان گشود.
انس بن مالک روایت می کند: وقتی از پیامبر پرسیدند کدام یک از اهل بیت خود را بیشتر دوست می داری ، فرمود:
عالی ترین ، صمیمی ترین و گویاترین رابطه معنوی و ملکوتی بین پیامبر و حسین را می توان در این جمله رسول گرامی اسلام (ص ) خواند که فرمود: “حسین از من و من از (12) حسینم
در زمان حکومت عمر، امام حسین (ع ) وارد مسجد شد، خلیفه دوم را بر منبر رسول الله (ص ) مشاهده کرد که سخن می گفت . بلادرنگ از منبر بالا رفت و فریاد زد: “از منبر (14) پدرم فرود آی ….
معاویه هم در بیعت گرفتن برای یزید، به او اصراری نکرد و امام (ع ) همچنین بود و ماند تا معاویه درگذشت …
راستی هرگز اندیشیده اید اگر شهادت جانگداز و حماسه آفرین حسین (ع ) به وقوع نمی پیوست و مردم یزید را خلیفه پیغمبر (ص ) می دانستند، و آن گاه اخبار دربار یزید و شهوترانیهای او و عمالش را می شنیدند، چقدر از اسلام متنفر می شدند، زیرا اسلامی که خلیفه پیغمبرش یزید باشد، به راستی نیز تنفرآور است … و خاندان پاک حضرت امام حسین (ع ) نیز اسیر شدند تا آخرین رسالت این شهادت را به گوش مردم برسانند. و شنیدیم و خواندیم که در شهرها، در بازارها، در مسجدها، در بارگاه متعفن پسر زیاد و دربار نکبت بار یزید، هماره و همه جا دهان گشودند و فریاد زدند، و پرده زیبای فریب را از چهره زشت و جنایتکار جیره خواران بنی امیه برداشتند و ثابت کردند که یزید سگ باز وشرابخوار است ، هرگز لیاقت خلافت ندارد و این اریکه ای که او بر آن تکیه زده جایگاه او نیست . سخنانشان رسالت شهادت حسینی را تکمیل کرد، طوفانی در جانها برانگیختند، چنان که نام یزید تا همیشه مترادف با هر پستی و رذالت و دناءت گردید و همه آرزوهای طلایی و شیطانیش چون نقش بر آب گشت . نگرشی ژرف می خواهد تا بتوان بر همه ابعاد این شهادت عظیم و پرنتیجه دست یافت .
از همان اوان شهادتش تا کنون ، دوستان و شیعیانش ، و همه آنان که به شرافت و عظمت انسان ارج می گذارند، همه ساله سالروز به خون غلتیدنش را، سالروز قیام و شهادتش را با سیاه پوشی و عزاداری محترم می شمارند، و خلوص خویش را با گریه بر مصایب آن بزرگوار ابراز می دارند. پیشوایان مآل اندیش و معصوم ما، هماره به واقعه کربلا و به زنده داشتن آن عنایتی خاص داشتند.
پس فرمود: “من دعوت شما را اجابت کردم ، شما هم دعوت مرا اجابت کنید.
« بسم الله الرحمن الرحیم ...؛ این وصیت حسینبیعلی است به برادرش محمد حنفیه. حسین گواهی میدهد به توحید و یگانگی خداوند و این که برای خدا شریکی نیست و محمد (ص) بنده و فرستاده اوست و آئین حق ( اسلام ) را از سوی خدا ( برای جهانیان ) آورده است و شهادت میدهد که بهشت و دوزخ حق است و روز جزا بدون شک به وقوع خواهد پیوست و خداوند همه انسانها را در چنین روزی زنده خواهد نمود. »
امام در وصیت نامهاش پس از بیان عقیده خویش درباره توحید و نبوت و معاد، هدف خود را از این سفر این چنین بیان نمود:
« من نه از روی خودخواهی و یا برای خوشگذرانی و نه برای فساد و ستمگری از شهر خود بیرون آمدم؛ بلکه هدف من از این سفر، امر به معروف و نهی از منکر و خواستهام از این حرکت، اصلاح مفاسد امت و احیای سنت و قانون جدّم، رسول خدا (ص) و راه و رسم پدرم، علیبنابیطالب (ع) است. پس هر کس این حقیقت را از من بپذیرد ( و از من پیروی کند ) راه خدا را پذیرفته است و هر کس رد کند ( و از من پیروی نکند ) من با صبر و استقامت ( راه خود را ) را در پیش خواهم گرفت تا خداوند در میان من و بنیامیه حکم کند که او بهترین حاکم است.
و برادر ! این است وصیت من به تو و توفیق از طرف خداست. بر او توکل میکنم و برگشتم به سوی اوست. »
منبع: بحارالانوار، 44/329
بسم تعالی |
رسول خدا صلی الله علیه و آله :
اگر شیاطین، گرد دلهای آدمیان نمی چرخیدند، هر آینه آنان ملکوت آسمانها را مى دیدند.
|
تازه ترین اعجاز اعداد در قرآن کشف شد.
دکتر "طارق سیودان" اخیراً کشفیات بسیار جالب، قابل توجه و تعمقی در آیات قرآن، در حوزه اعجاز قرآن در اشکال علمی کرده است.
دکتر "طارق سیودان" اخیراً کشفیات بسیار جالب، قابل توجه و تعمقی در آیات قرآن، در حوزه اعجاز قرآن در اشکال علمی کرده است.
از جمله کشفیات می توان به برابری یک چیز با چیز دیگر، به عبارتی برابری اضداد اشاره کرد.
برابری مرد با زن یکی از نمونه های آن در این کشف است. هر چند این نکته از لحاظ دستور زبان عجیب بوده، ولی آنچه از مجموع آیات قرآن مجید آشکار می شود، این است که کلمه مرد 24 بار در قرآن مقدس آمده است. همچنین کلمه زن نیز 24 بار در قرآن مقدس آمده است.
سپس مطابق آنالیز آیات مختلف، مشخص شده که این همسانی در متناقض ها، در تمامی قرآن کریم صادق است. قرآن مجید مشخص می کند که یک چیز با چیز دیگری (یا به عبارتی با متضاد خود و یا ریشه خود) برابر است.
در ادامه، نتایج شگفت آور حاصل از محاسبه کلمات عربی قرآن مجید و رمز اعداد را خواهید یافت.
کلمات و دفعات تکرار در جمع آیات قرآن مجید همانند کلمات دنیا (یکی از نام های زندگی) 115بار، آخرت (نامی برای زندگی پس از این جهان) 115بار، ملائکه 88 بار، کلمه شیاطین 88 مرتبه، کلمات زندگی و مرگ 145بار، سود و زیان و ملت (مردم) و پیامبران 50 مرتبه آمده است.
کلمات دیگری همچون ابلیس (پادشاه شیاطین) و پناه جوئی از شرّ ابلیس 11مرتبه، مصیبت و شکر 75بار، صدقه و رضایت 73 مرتبه، فریب خوردگان (گمراه شدگان)، مردگان (مردم مرده) 17بار، مسلمین و جهاد 41 بار، طلا و زندگی راحت هشت، جادو و فتنه 60 مرتبه، زکات و برکت 32،ذهن و نور 49، زبان و موعظه (گفتار، اندرز) 25 و آرزو و ترس هشت مرتبه آمده است.
همچنین کلمات آشکارا سخن گفتن (سخنرانی) و تبلیغ کردن 18، سختی و صبر 114، محمد (صلوات الله علیه) و شریعت (آموزه های حضرت محمد صلی الله علیه و آله) چهار، مرد و زن 24مرتبه ذکر شده است.
کلمات نماز پنج، ماه 12، روز 365، دریا 32 و زمین (خشکی) 13مرتبه در قرآن تکرار شده است.
دانش بشری بتازگی اثبات نموده که آب 71?111 % و خشکی 28?889 % از کره زمین را فراگرفته است که با درصد تعداد دفعات ذکر شده دریا و زمین در قران برابری می کند.
2-در معادلات زندگی هیچ گاه منفی فکر نکنید.
3-هیچ گاه در گره زدن طناب پاره شده دوستی تعلل به خرج ندهید.
4-آنتن های ذهن تان را تنها به سوی ایستگاه هایی تنظیم کنید که شبانه روز امواج مثبت پخش می کنند.
5-دلتان را تبدیل به اقیانوسی آرام نمایید نه یک مرداب نا چیز.
6-سعی کنید قلبی مقاوم داشته باشید قلبی که مقابل گرم و سرد حوادث و ضر به های عاطفی همچون ظروف چینی با اندک ضربه ای خرد نشود.
7-تجربه های تلخ و شیرین زندگی را درس فهمیدنی بدانید نه حفظ کردنی.
8-همواره مصمم باشید تا با استفاده از جلا دهنده هایی همچون دعا و نیایش روح و روانتان را پاکی و طراوت بخشید.
شادی واقعی چیست؟
یک انسان با ایمان می تواند شادی دنیا و آخرت را با هم داشته باشد، چنانچه در روایت آمده که فرد روزه دار دو شادی دارد، یکی هنگام افطار که از خوردنی ها و آشامیدنی ها استفاده می کند و دیگری هنگام ملاقات با پروردگار که از پاداش روزه بهره مند می شود.
هر کس ممکن است برداشت خاصی از مفهوم «نشاط» داشته باشد و متناسب با آن برای تحصیل و فراهم سازی مقدمات آن تلاش کند، امّا تعریفی که با رویکرد دینی از «نشاط» سازگاری داشته باشد این است که فرد در زندگی خود احساس رضایت و سعادتمندی داشته و از سلامت روانی برخوردار باشد. عمده ترین عواملی که نشاط انسان را در زندگی از وی سلب می کند و باعث اضطراب، افسردگی و انواع اختلالات روانی در فرد می شود. افتادن در دام غرایز، احساس پوچی و بی معنایی و درماندگی در برابر حوادث و بحرانهای زندگی است.
بنابراین نشاط خود را در زندگی باید در مسائلی جستجو کنیم که بتوانید این عوامل بحران زا را کنترل کند. به اعتقاد بسیاری از روان شناسان مهم ترین عاملی که می تواند عوامل بحران زای زندگی را کنترل کند و زمینه نشاط و احساس عزت نفس را در انسان به وجود آورد چیزی جز مذهب و اعمال و رفتار مذهبی نیست. پس باید برای کسب نشاط بیشتر و مصونیت از اضطراب و افسردگی به سوی دین و مذهب روی آوریم و با یاد خدا و انجام اعمال و رفتار مذهبی به احساس نشاط بیشتر دست یابیم.
اسلام دین شادی و نشاط
چه دستورات فردی و چه دستورات اجتماعی اسلام همگی براساس رضایت، شادی، نشاط و تحرک است. دقت در این احکام، جدا از عنصر رضایت که شادمانی همیشگی را تضمین می کند، نشان دهنده رفتارها و اعمال شادی بخش و نشاط آور است.
به طور کلی هرگونه شادی که در آن حرامی رخ ندهد، از دیدگاه اسلام مجاز است. حال با توجه به این موضوع به بررسی موضع گیری این دین مقدس نسبت به شادی پرداخته و آن را در سه رده (شادی های واقعی، شادی های حلال و شادی های حرام) دسته بندی می کنیم:
1 شادی واقعی: از آن جایی که یکی از مبانی اصولی دین اسلام، اعتقاد به معاد و زندگی جاوید است و مرگ در این دیدگاه، نیستی و نابودی نبوده، بلکه پلی برای عبور از دنیایی کوچک و محدود به جهانی بی نهایت است، شادی زمانی مفهوم واقعی خود را می یابد که انسان آن را در زندگی جاوید خویش نیز تأثیرگذار بداند. به همین دلیل انجام هر کردار نیکی - بدون آن که انسان با ایمان را به عجب و خودپسندی وادارد - بر شادی درونی او خواهد افزود. احساس شادی و لذتی که یک مؤمن از انفاق، روزه، نماز، حج و ... در خود می یابد به هیچ وجه قابل مقایسه با شادی های زودگذر مادی نیست و به تعبیری، شیرینی ارتباط با خدا به گونه ای است که هر شادی و لذت دیگری را تحت الشعاع خود قرار می دهد، تا جایی که اندوه فراق دوست نیز خود شادی آفرین است.
2 شادی دنیایی حلال: با تمام آنچه گفته شد و با آن که شیرینی ارتباط با خدا را نمی توان با هیچ شادی دیگری مقایسه کرد، اما روح تنوع طلب انسان علاقه مند است که شادی های دیگری را نیز ـ نه به عنوان جایگزین ـ تجربه کند و نمی توان او را از این بابت مورد سرزنش قرار داد.
این حس تنوع طلبی نیز از ویژگی های انسان به عنوان اشرف مخلوقات است و به خودی خود نمی تواند نقطه قوت و یا ضعفی برای او به شمار آید. آنچه این تنوع طلبی را به نکته ای مثبت و یا منفی در زندگی انسان تبدیل می کند، برگرفته از چگونگی مدیریت او بر این حس خدادادی است.
شادی های حلال بسیاری وجود دارند که اسلام نه تنها با آنها به مبارزه برنخاسته، بلکه در بسیاری موارد، آنها را مورد تأیید خویش نیز قرار داده است، از جمله شادی های ناشی از: پیشرفت تحصیلی و اجتماعی خود و دیگر افراد وابسته، سیر و سفر و بهره برداری از مناظر زیبای طبیعی، ورزش و هنری که علاوه بر سرگرمی، جسم و روان انسان را پرورش می دهد، بهره برداری از انواع خوراک ها و پوشاک ها و ...
روایتی از امام صادق (علیه السلام) بر این نکته تأکید دارد که شادی های حلال دنیایی می تواند کمکی برای رسیدن به شادی های معنوی باشد. ایشان به نقل از اندرزهای حکیمانه آل داوود می فرماید: یک مسلمان اندیشمند سزاوار است که در حال انجام یکی از این سه کار مشاهده شود: یا در حال فعالیت اقتصادی و تأمین معاش بوده، یا برای آخرت خویش توشه برداشته و یا به شادی هایی که حرام نیستند بپردازد و نیز هر مسلمان سزاوار است که بخشی از فرصت های خود را با پروردگار خویش خلوت کند و بخشی دیگر را با دوستانی بگذراند که او را به یاد آخرتش بیاندازند و باقی مانده فرصت خویش را نیز به شادی های حلال بپردازد که این شادی ها کمکی برای او در انجام دو فعالیت قبلی خواهند بود. (کافی، ج 5، ص 87، ح 1)
3 شادی حرام: تنها شادی هایی از دیدگاه اسلام غیر مجازند که آثار سوء فردی و اجتماعی را به دنبال داشته باشند.
شادی های برگرفته از انواع ارتباطات جنسی نابود کننده بنیاد خانواده و اجتماع، شادیهای ناشی از فقدان بخش هایی از سیستم هوشیاری بدن به دلیل مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر، شادی ناشی از اذیت و آزار دیگران در روابط اجتماعی (رانندگی نامناسب، تجاوز به حریم خصوصی دیگران، تخریب اموال عمومی و ...)، شادی منافقانه ناشی از شکست ظاهری افراد با ایمان (توبه، 50؛ آل عمران، 120) و ... از جمله مواردی هستند که مورد تأیید اسلام نبوده و بسیاری از آنها از سوی دیگر جوامع بشری نیز امری ناپسند به شمار می آیند.
بر خلاف ایده اسلامی که شادی و غم متعادل را مورد پذیرش قرار داده است، چنین افرادی برای کسب شادی دست به انجام اعمال نامتعارف زده و به جای آن که واقعا شاد باشند، به عبارت عامیانه الکی خوش هستند و هنگام غم ها نیز به دلیل باور نداشتن به معاد دچار افسردگی های شدید شده و به رفتارهای نامتعادل دیگری چون خودکشی می زنند!
بنابراین اگر کمی واقع نگر باشیم به راحتی در خواهیم یافت که تنها شادی های غیر اخلاقی از طرف اسلام ممنوع شده و انواع شادی های معنوی و طبیعی نه تنها رواست، بلکه در بسیاری موارد لازم و واجب است.
یک انسان با ایمان می تواند شادی دنیا و آخرت را با هم داشته باشد، چنانچه در روایت آمده که فرد روزه دار دو شادی دارد، یکی هنگام افطار که از خوردنی ها و آشامیدنی ها استفاده می کند و دیگری هنگام ملاقات با پروردگار که از پاداش روزه بهره مند می شود. (شیخ صدوق، فضائل الأشهر الثلاثة، ص 134)
منابع:
مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه
سایت اندیشه قم
سایت اسلام کوئیست
تاریخ : پنج شنبه 3/10/1394 تعداد بازدید : 1051
درمانی برای اضطراب های روزانه!
فشاری که زندگی در دنیا بر بشر وارد می آورد شاید در هیچ عالمی از عوالم هستی نظیر نداشته باشد؛ زیرا انسان در دنیا همواره در آزمون شدید بلاء و ابتلاء است. از این روست که خداوند دنیا و زندگی در این بخش از هستی را به عنوان عصر خسران و زیان معرفی می کند و برای مراقبت شدید برای گذر از آن تاکید می کند.
شرایط سخت زندگی در دنیا که خود جهنمی حقیقی است انسان را به حزن و خوف مبتلا می کند و اضطراب و ترس و نگرانی را همواره در دل آدمی موجب می شود.
دنیا جای سختی است
از نظر آموزه های قرآنی، دنیا و شرایط آن یک شرایط بسیار سخت و دشوار است. از این روست که در آیه 117 سوره طه از زندگی دنیوی به عنوان زندگی شقاوت آمیز یاد می کند؛ زیرا انسان ها در این بخش از زندگی خود می بایست هماره دغدغه امور ابتدایی زندگی را داشته باشند و شرایط سختی چون گرسنگی، تشنگی، گرمای شدید و عریانی و مانند آن را تحمل کنند.(طه، آیات 118 و 119)
از سوی دیگر،ترس از آینده ای داشته باشند که پس از مرگ و انتقال به جهانی دیگر شکل می گیرد و برای او بسیار مجهول، موهوم و ناشناخته است و نمی داند که چه بر سرش می آید.
انسان در برزخی زندگی می کند که حتی لحظات بسیار شیرین و خوشش، با یاد مرگ بلکه حتی لحظه بعد و از دست دادن عامل خوشی و شیرینی، دلگیر و ناراحت می شود؛ شادی اش با تلخی و زندگی با مرگ چنان آمیخته است که نمی تواند دمی آن ها را از یک دیگر جدا سازد و خوش باشد. از این روست که خداوند زندگی انسان در این بخش از عوالم هستی را به عنوان عصر خسران و زیان معرفی می کند؛ چرا که در این دوره زمانی چنان عصاره وجودی انسان فشرده و با هزاران بلا و ابتلا مواجه می شود که شاید نظیری برای آن یافت نشود.(سوره عصر)
عوامل اندوه و اضطراب
مهم ترین عامل اضطراب و اندوه را می بایست در خود انسان جست و جو کرد؛ زیرا تقابل دو لشکر عقل و جهل یک درگیری بسیار سخت و دایمی است که در روان آدمی در جریان است و انسان را دمی آرام نمی گذارد. (اصول کافی، ج 1، کتاب عقل و جهل)
از سوی دیگر، وسوسه های شیطانی به ویژه پس از تسلط و ولایت شیطان عامل اصلی دیگر در ایجاد اضطراب و اندوه در انسان است.
ولایت شیطان مانند آب شور دریاست که به جای رفع تشنگی و عطش، بر تشنگی می افزاید و به جای این که آرامش ایجاد کند آرامش را از انسان سلب می کند و خوف و ترس را در ایشان می افزاید (آل عمران، آیه 175)؛ چرا که شیطان اصولا از آب گل آلود می توان ماهی بگیرد و ایجاد ترس در دوستان و اولیای خودش برای این است که آنان را هم چنان زیر سلطه خود داشته باشد.
از نظر قرآن مهم ترین علل و عوامل اندوه و اضطراب در انسان، از دست دادن چیزی و یا ترس از دست دادن آن است.(آل عمران، آیه 153؛ حدید، آیه 23؛ ممتحنه، آیه 11) این که انسان چیزی را که دوست می دارد از دست بدهد و مصیبتی بر او وارد شود و یا در آینده می داند که آن را از دست می دهد و یا مصیبتی بر او وارد خواهد شد، مهم ترین علل و عواملی است که موجب حزن و اندوه و اضطراب شخص می شود.
راه پیشگیری و درمان اضطراب و اندوه
از نظر آموزه های قرآنی هماره پیشگیری یعنی دفع اضطراب و اندوه بهتر از درمان یعنی رفع آن هاست. به این معنا که انسان می بایست به گونه ای خود را تربیت کرده و پرورش دهد که علل و عوامل اندوه زا نتواند او را مضطرب و اندوهگین سازد.
بهترین راه پیشگیری که قرآن بیان می کند، تغییر در نگرش و رویت انسان به هستی و خود است. وقتی انسان نگرشی صحیح در این حوزه ها داشته باشد، به طور طبیعی هیچ عاملی نمی تواند او را دچار اندوه و اضطراب کند.
اگر انسان ها بدانند که موجودی فقیر در ذات هستند (فاطر، آیه 15) و هیچ چیز در وجودشان یا بیرون از وجودشان مال آن ها نیست، بلکه خودشان و همه هستی مال خداوند است؛ در این صورت دیگر برای خودشان، هیچ دارایی را فرض نمی کنند که بدان دلبسته و علاقه مند شوند و یا از دست دادن آن را امری غیر طبیعی بشمارند و سپس دل نگران شده و یا مضطرب از دست دادن باشند و یا آن که از دست دادن آن موجب اندوه ایشان شود؛ چرا که اینان وجود خودشان و همه دارایی های خودشان را از آن خداوند می دانند و خود را امانت داری بیش نمی دانند که پس از مدتی می بایست آن را به صاحب مال بازگردانند و امانت را ادا نمایند. (فاتحه الکتاب، آیه 3، نساء، آیه 58؛ و آیات دیگر)
اما وقتی انسان خود را مالک جان و چیزهای دیگر بداند و یا به دارایی که در اختیارش به عنوان امانت است، دلبسته و علاقه مند شود، هنگامی که آن امانت گرفته شود، این تعلقات و دلبستگی ها او را همان طور که شاد کرده وقتی از دست می رود اندوهگین می سازد.
درمانی سریع و اورژانسی
یکی از راه های درمان سریع و اورژانسی اندوه و اضطراب این است که دل فارغ و تهی شده را به سرعت با یاد و ذکر الهی پر کنیم؛ زیرا وقتی چیزی از ما گرفته می شود، به همان میزان یک منطقه فراغ و خالی در دل ما ایجاد می شود، که می بایست آن را پر کرد.
از نظر قرآن بهترین چیزی که می تواند به سرعت آن منطقه فراغ و خالی را پر کند، یاد خدا و ذکر الهی است که آرامش بخش است.
از نظر آموزه های قرآنی ، ذکر الهی و یاد خداوند مهم ترین عامل آرامش و رهایی از اضطراب و اندوه است؛ چرا که با یاد خداوند اطمینان و طمانینه در جان و دل آدمی ایجاد می شود.(رعد، آیه 28) و از نظر قرآن خداوند زمانی شما را یاد می کند که شما خدا را یاد کنید. (بقره، ایه 52)
خداوند در آیه 10 سوره قصص می فرماید که دل مادر موسی(علیه السلام) فارغ و تهی شد و همین مساله موجب تلاطم روحی و روانی اش شده به گونه ای که اگر خداوند نبود ممکن بود که مساله مادر شدن را افشا کند و اسرار را هویدا سازد. اما خداوند این کشتی توفان زده و تهی و فارغ شده از موسی (علیه السلام) را با طناب و لنگر وحی و ذکر محکم و استوار ساخت و اجازه نداد آن اندوهی که بر جانش آمده و اضطرابی که بدان گرفتار شده باقی بماند بلکه آن را برطرف کرد.
پس ربط با خداوند و پیوند و گره خوردن دل با یاد خدا به هر شکلی موجب می شود تا کشتی توفان زده دل آرام گیرد و از اضطراب رهایی یابد.
نتیجه گیری
بهترین درمان و رفع اندوه و اضطراب یاد خدا از طریق عبادت به ویژه قرآن و نماز است و در آیات و روایات آمده است که نماز موجب آرامش و اطمینان است، چرا که نماز مهم ترین ذکر الهی است که خداوند در آیه 28 سوره رعد ذکر الهی را مایه آرامش دل ها و ایجاد اطمینان در آن دانسته است.
منبع:noorportal.net
.: Weblog Themes By Pichak :.